در دنیای مدیریت محصول، یکی از چالش‌های بزرگ، تصمیم‌گیری‌های روزمره‌ای است که تأثیر مستقیم بر موفقیت یا شکست محصول دارند. بسیاری از تیم‌ها مستقیماً از مشکل به سمت راه‌حل می‌روند، بدون آنکه فرصت‌های واقعی را به‌درستی بشناسند یا آن‌ها را اولویت‌بندی کنند. همین موضوع باعث می‌شود منابع زیادی صرف اجرای ایده‌هایی شود که بازده قابل قبولی ندارند. در چنین شرایطی، ابزارهایی مانند Opportunity Tree می‌توانند نقش کلیدی در تصمیم‌گیری‌های بهتر ایفا کنند.
Opportunity Tree، که توسط Teresa Torres معرفی شده، یک ابزار ساده اما بسیار قدرتمند برای ساختاردهی به فرایند Product Discovery است. این ابزار به شما کمک می‌کند تا بین هدف نهایی، فرصت‌های موجود، راه‌حل‌های ممکن و آزمایش‌هایی که باید انجام دهید، ارتباط منطقی برقرار کنید. در واقع شما با استفاده از Opportunity Tree، مسیر رسیدن به نتیجه‌ای خاص را از زاویه فرصت‌ها و نه صرفاً ایده‌ها نگاه می‌کنید. این ابزار کمک می‌کند تیم به جای تمرکز روی «چه چیزی بسازیم»، بر «چه مشکلی حل کنیم» تمرکز کند.
برای استفاده از Opportunity Tree، ابتدا باید Outcome یا نتیجه‌ای که می‌خواهید به آن برسید را شفاف مشخص کنید. برای مثال ممکن است هدف شما افزایش نرخ ثبت‌نام کاربران جدید باشد. سپس با کمک داده‌ها، مصاحبه‌ها یا مشاهده رفتار کاربران، فرصت‌هایی را که باعث رسیدن به آن هدف می‌شوند، شناسایی می‌کنید. این فرصت‌ها ممکن است شامل مواردی مانند بهبود تجربه کاربری، ساده‌سازی فرم‌ها، یا افزایش وضوح پیام ارزش پیشنهادی باشند.
در گام بعدی، برای هر فرصت، راه‌حل‌های بالقوه‌ای طراحی می‌کنید. مهم نیست که در ابتدا همه این راه‌حل‌ها کامل یا اجرایی باشند. هدف این است که طی یک طوفان فکری، تمام گزینه‌ها روی میز قرار گیرند. حالا نوبت به طراحی آزمایش‌هایی می‌رسد که بتوانند اثربخشی این راه‌حل‌ها را با کمترین هزینه و در کوتاه‌ترین زمان ارزیابی کنند. این آزمایش‌ها ممکن است شامل A/B تست، نمونه اولیه (prototype) یا مصاحبه با کاربران باشد.
مزیت اصلی Opportunity Tree در این است که کمک می‌کند تصمیم‌گیری بر اساس شواهد و شناخت واقعی از کاربر انجام شود، نه فرضیات ذهنی یا فشارهای داخلی. همچنین، کل تیم تصویر واضح‌تری از دلیل انجام هر فعالیت پیدا می‌کند، که باعث افزایش هم‌راستایی، انگیزه و تمرکز می‌شود.
برای نمونه، فرض کنید تیم محصول شما متوجه شده که نرخ تبدیل کاربران جدید در صفحه فرود پایین است. به جای آنکه بلافاصله یک طراحی جدید برای صفحه انجام دهید، می‌توانید از طریق Opportunity Tree بررسی کنید چه فرصت‌هایی برای بهبود این نرخ وجود دارد. آیا کاربران درک درستی از ارزش محصول پیدا نمی‌کنند؟ آیا اطلاعات کافی ندارند؟ آیا فرایند ثبت‌نام طولانی است؟ پاسخ به این سؤالات به شما کمک می‌کند راه‌حل‌هایی طراحی کنید که احتمال موفقیت بیشتری دارند.
در نهایت، استفاده از Opportunity Tree نه تنها فرایند تصمیم‌گیری را ساختارمندتر می‌کند، بلکه به شما اجازه می‌دهد که مسیر رسیدن به موفقیت را مستند، قابل تکرار و قابل دفاع کنید. اگر تا امروز تصمیم‌های محصولی شما بیشتر از حس شهودی یا سلیقه شخصی ناشی شده، حالا وقت آن رسیده که این فریم‌ورک را امتحان کنید و با نگاه عمیق‌تری به فرصت‌ها، آینده محصول خود را با اطمینان بیشتری شکل دهید.
