
در چارچوب اسکرام، مفهوم ولاسیتی (Velocity) یا همان «سرعت تیم» به مقدار کاری اشاره دارد که تیم در یک اسپرینت (Sprint) انجام داده است. این شاخص معمولاً بر اساس جمع Story Pointهایی محاسبه میشود که در طی یک اسپرینت کامل شدهاند. در ظاهر، عددی ساده و کاربردی برای بررسی عملکرد تیم است. اما در عمل، بسیاری از تیمها و مدیران دچار این اشتباه میشوند که Velocity را بهعنوان معیار اصلی موفقیت در نظر بگیرند.
در حالی که Velocity ابزاری مفید برای پیشبینی ظرفیت آینده تیم است، اما نباید به آن به چشم «شاخص موفقیت» یا «هدف نهایی» نگاه کرد. زیرا این عدد، فقط یک نمایه کمّی از خروجی داخلی تیم است و هیچ اطلاعات مستقیمی دربارهی کیفیت، ارزش واقعی، رضایت کاربران یا تأثیر محصول بر بازار ارائه نمیدهد.
در واقع، تمرکز بیش از حد روی افزایش Velocity میتواند اثرات منفی جدی داشته باشد:
ممکن است تیم بهجای تحویل ارزش واقعی، تمرکزش را روی انجام Storyهایی بگذارد که فقط به بالا رفتن عدد Velocity کمک میکنند.
ممکن است کیفیت فدای سرعت شود؛ چرا که هدف تبدیل میشود به «انجام سریعتر» بهجای «انجام بهتر».
گاهی حتی دیده شده که تیمها تخمینهای بزرگتری برای آیتمها ارائه میدهند تا Velocity بالاتر بهنظر برسد.
فراموش نکنیم که هدف اصلی اسکرام، تحویل مداوم ارزش واقعی به مشتری یا کاربر نهایی است. این یعنی تیم باید به جای تمرکز روی «تعداد Story Pointها»، روی کیفیت تجربه کاربر، میزان رضایت مشتری، یادگیری مستمر و بهبود محصول تمرکز کند.
استفاده درست از Velocity، زمانی معنا دارد که در کنار شاخصهای کیفی مانند:
نرخ رضایت کاربر (CSAT یا NPS)
نرخ بازگشت باگها
بازخورد کاربران
و میزان تحقق اهداف محصول (Outcome)
قرار بگیرد.
جمعبندی:
Velocity یک ابزار مفید برای پیشبینی ظرفیت تیم در اسپرینتهای بعدی است، اما نباید آن را بهعنوان معیار نهایی موفقیت تیم در نظر گرفت. ارزش واقعی اسکرام در تحویل مداومِ محصولاتی است که نیاز کاربران را حل میکنند، نه صرفاً تحویل Story Pointهای بیشتر.





